اکتشاف راهی به سوی تغییر

آیا در مواجهه با اتفاقات بد و احساسات نامطلوب به دنبال راهی برای تغییر و بهبود هستید؟ آیا می‌خواهید با مشکلات روبرو شده و رویکردهای مثبت و سازنده‌تری را در زندگی و کسب و کار خود اتخاذ کنید؟ با خدمات مشاوره آنلاین و بیزینس کوچینگ من، شما می‌توانید این هدف را تحقق بخشید. ادامه مقاله را بخوانید و بیشتر درباره روش‌های من برای مقابله با اتفاقات بد و احساسات نامطلوب بدانید.

روش ABC (Awareness, Belief, Change) یک راهبرد قدرتمند برای مقابله با اتفاقات بد و احساسات نامطلوب است که من در خدمات مشاوره آنلاین و بیزینس کوچینگ خود به آن تکیه می‌کنم. با توجه به تخصص و تجربه من در این زمینه، شما را در اکتشاف مراحل این روش همراهی می‌کنم و به شما کمک می‌کنم تا راهی به سوی تغییر و بهبود یافته در زندگی و کسب و کارتان پیدا کنید.

اولین مرحله از روش ABC آگاهی (Awareness) است. من به شما کمک می‌کنم تا آگاه شوید از اتفاقات بد و الگوهای نامطلوبی که در زندگیتان تکرار می‌شوند. با تشخیص و درک عمیق این الگوها، افکار و باورها می‌توانید به دنبال راه‌حل‌هایی بگردید و به تغییرات مثبتی دست یابید.

مرحله دوم روش ABC باور (Belief) است. با کمک من، شما می‌توانید باورهای نامطلوب و محدود‌کننده خود را شناسایی و تغییر دهید. با ایجاد باورهای قوی و سازنده، می‌توانید به خودتان اعتماد کنید و به سمت تغییر و بهبود حرکت کنید.

مرحله نهایی روش ABC تغییر (Change) است. من به شما ابزارها و راهنمایی‌های لازم را ارائه می‌دهم تا تغییرات مثبتی در زندگی و کسب و کارتان ایجاد کنید. از طریق جلسات مشاوره آنلاین و دوره‌های آموزشی من، می‌توانید به صورت عملی و مرحله به مرحله به تغییرات موردنظرتان برسید و نتایج قابل ملاحظه‌ای را در زندگیتان مشاهده کنید.

اگر شما هم مانند بسیاری از افراد دیگر در جستجوی راهی برای مقابله با اتفاقات بد و احساسات نامطلوب هستید، من آماده‌ام شما را در این مسیر همراهی کنم. با استفاده از خدمات مشاوره آنلاین و بیزینس کوچینگ من، می‌توانید به رویکردهای جدیدی برای زندگی و کسب و کارتان دست یابید و نتایج قابل توجهی را تجربه کنید. در صورت تمایل به قرار مشاوره یا خرید دوره‌های آموزشی من، لطفا با من تماس بگیرید و به سمت تغییر و بهبود حرکت کنید.

مقابله با اتفاقات بد و احساسات بد از طریق روش ABC که توسط آقایی آلبرت آلیس پایه‌گذاری شده است.

این روش عبارت است از کوتاه کردن مدت زمان احساس بد و مهارت رسیدن به احساسات بهتر، البته همانطور که همیشه قبلا هم به آن اشاره شده است منظور از رسیدن به احساس خوب رسیدن به احساسی یک درجه بهتر است.  همه ما در طول زندگی با ناملایماتی مواجه می شویم که این ناملایمات باعث می شوند احساسات بد بر ما غلبه کند. احساساتی مثل ناامیدی، عصبانیت، بی انگیزگی و غیره. به طور کلی ما هر روز در معرض افکار منفی و مثبت زیادی هستیم؛ از آنجایی که ذهن انسان عادت دارد بیشتر به مسائل منفی توجه کند؛ اگر ذهنمان را تمرین نداده باشیم شدیدا در احساسات بد گیر خواهیم افتاد.

البته این خاصیت ذهن از خصیصه بقا نشئت گرفته شده است یعنی به طور ناخودآگاه ذهن ما از ابتدای تاریخ بشر اینطور آفریده شده است که از ما حفاظت کند و برای اینکه بتواند این کار را انجام دهد؛ دائماً در حال توجه به اتفاقات بد و محافظت ما از آن اتفاقات می باشد و این ما هستیم که با تمرین و تکرار می توانیم این حالت را تعدیل یا اصلاح کنیم. اما از طرف دیگر همانطور که در توضیحات مربوط به باورها و ضمیر ناخودآگاه مطرح شد در اذهان ما باورهایی از دوران کودکی و نوجوانی وجود دارد که این باورها عکس العمل ما در مواجهه با اتفاقات بد یا خوب را تعیین می کنند؛ مثلاً فرض بگیرید شما باور داشته باشید که حتما و همیشه هر کاری که انجام می دهید باید بدون نقص و به بهترین نحو ممکن انجام شود.

حال اگر خللی در انجام کاری برای شما ایجاد شود؛ شما با مشکل مواجه می شوید؛ خودخوری میکنید؛ عصبانی میشوید؛ اعتماد به نفس خودتان را از دست می‌دهید؛ خودتان را سرزنش می کنید و الی آخر. یکی دیگر از این باورهای مخرب می‌تواند این باور باشد که من همیشه منتظر تایید دیگران باشم یا همیشه نگران قضاوت دیگران باشم؛ نتیجه این باور این خواهد بود که اگر کسی از کاری که من انجام داده ام تعریف نکند احساسات بد بر من مستولی شود یا اگر کسی به من انتقاد کرد باز همان احساسات بد بر من چیره می شود. سنا غیور، با ارائه مشاوره آنلاین کسب و کار، مشاوره حضوری کسب و کار و مشاوره تلفنی کسب و کار به تمامی کسب و کارها مشاوره می دهد.

یک باور دیگر میتواند این باشد که ما معتقد باشیم همیشه کسی یا چیزی مقصر است که احساسات بد به ما دست می دهد یا اینکه ما نمیتوانیم کاری را انجام دهیم و این دنبال مقصر گشتن، همواره باعث می شود که احساس بد مان توسعه پیدا کند. آلبرت آلیس متد ABC به این مطلب می‌ پردازد که منشاء احساسات بد معمولاً از درون ما نشئت میگیرد. یعنی وقتی که ما یک اتفاق بدی برایمان می‌افتد میزان عکس العمل منفی ای که از خود نشان می‌دهیم مستقیماً به باورهای ما مرتبط است. برای همین است که در مقابل یک اتفاق بد مشابه، انسانها رفتارها و احساسات متفاوتی از خود بروز می‌دهند.

او معتقد است اگر ما بتوانیم روی باورهای خود کار کنیم و آن ها را تغییر دهیم؛ این موضوع باعث می شود که عکس العمل های ما نسبت به اتفاقات بد و در نتیجه احساسات بدی که در نتیجه آن اتفاقات بد به ما دست میدهند، تعدیل شوند و ما بتوانیم در کوتاه‌ترین زمان ممکن احساس بد خود را به احساس بهتر تبدیل کنیم. همانطور که میدانید احساس بد باعث تصمیم گیری های نادرست و اقدامات بد می شود و این موضوع خودش باعث از دست دادن پول، از دست دادن شغل، از دست دادن سلامتی، از دست دادن روابط، آسیب زدن به خانواده، کارمندان، دوستان و غیره خواهد شد.

احساسات بد به همه انسانها دست میدهد ولی این خیلی مهم است که مدت زمان آن کمتر و کمتر شود. باید بدانیم چطور با تغییر در سیستم باورها میتوانیم چه جهان زیبایی برای خودمان خلق کنیم. در این روش آقای آلبرت آلیس یاد می دهد چگونه می توان با هر رویداد ناخوشایندی یا هر رویداد محرکی که برایمان اتفاق بیفتد از فوت عزیزان تا از دست دادن شغل یا جدایی یا ورشکستیگی و… برخورد کنیم.

اما در عوض وقتی که ما احساسات خوبی داریم؛ این احساسات خوب باعث می‌ شود ما عملکرد خوبی داشته باشیم و عملکرد خوب ما باعث می شود که نتایج بهتری دریافت کنیم؛ این نتایج خوب باعث می‌ شود ما احساس خوب بیشتری داشته باشیم و این چرخه همواره ادامه خواهد داشت.

عامل A

آقای آلبرت آلیس A را به‌ عنوان رویدادهای تحریک کننده معرفی می‌کند اتفاقی که مانع رسیدن ما به خواسته ها و نهایتاً باعث ناراحتی می شود، گرفتاری یا دردسر ها که می تواند منشاء بیرونی یا درونی داشته باشد و تقریبا می توان گفت که غیر قابل اجتناب است. اتفاقات بد برای هر انسانی در طول زندگی وجود خواهد داشت.

اما B چیست؟

آقای آلبرت آلیس می گوید B افکار و باورهای ماست ارزش ها و انتظارات ماست اینها می‌تواند منطقی، غیرمنطقی، منعطف یا انعطاف ناپذیر باشد و این مورد در اختیار خود فرد است؛ اگر بتواند به آن توجه کند بسیاری از اوقات ما به صورت ناخودآگاه توسط این افکار و باورها عکس‌العملی نشان می‌ دهیم که منشا آن را نمیدانیم اما آقای آلبرت آلیس می گوید شما باید بتوانید این B های خود را تغییر دهید و وقتی که آنها را تغییر می دهید به راحتی می توانید به احساسات بهتری برسید و یا بعضی اوقات اصلا احساسات بد به شما دست ندهد. مثلاً اگر فردی برای انجام کارها کمال گرایی صرف داشته باشد؛ هر کاری که انجام دهد نهایتا با احساس بدی همراه خواهد شد.

چون معمولا انسان هایی که کمال گرا هستند همیشه تحت فشار هستند و فکر می کنند که از آن بهتر نیز می توانستند کار را انجام دهند و این موضوع باعث بروز خشم رفتارهای بد و تصمیمات بد می شود اما اگر این بار کمالی داعی با این باور جایگزین شود که من برای انجام این کار تمام تلاشم را می کنم و نتیجه به دست آمده را بهبود می بخشد این باعث می شود که ما پس از انجام هر کاری به آن درجه احساس درد که در هنگام کمال گرایی داشتیم نرسیم. باید بتوانیم B های مضر خودمان را زیر سوال ببریم و با یک B مفید جایگزین کنیم.

اما C سی چیست؟

عالیس می گوید C همان رفتار و احساساتی است که بر اثر نوع نگرش باورها و تفکر ما به ما دست میدهد.  پس بنابراین این قسمت از قضیه به طور مستقیم قابل کنترل نیست بلکه ما B بی را تغییر میدهیم و نتیجه آن که C سی هست خودش تغییر میکند.یعنی A به C منجر نمی شود. بلکه یک B باعث بروز C می شود.

چگونه از این روش استفاده کنیم؟

 برای استفاده از این روش هر چه که هوش هیجانی بالاتری داشته باشیم راحت تر هستیم البته مقصود از هوش هیجانی آن قسمت است ماجراست که ما چقدر به احساسات خود آگاهی داریم و اینکه ما چقدر تمرین کرده ایم و می دانیم در لحظه چه احساسی دقیقاً داریم اما به هم خبر خوب این است که این مهارت هم قابل توسعه دادن است برای اینکه بتوانیم از این روش ABC استفاده کنیم هر زمانی که احساس بدی به ما دست میدهد یا هر زمانی که اتفاق بدی برای ما می افتد سه سوال از خودمان بپرسیم .

1. الان دقیقا من چه احساسی دارم؟ /  الان چه رفتاری از من سر زد؟
2. چه رویداد یا اتفاقی یا خبری باعث شد که من من این احساس را داشته باشند یا این رفتار از من سر بزند؟
3. چه باور یا باورهایی یا اعتقاداتی در ذهن من وجود داشت که باعث بروز چنین احساس یا رفتاری گردید؟

به راحتی با پاسخ دادن به سوالات فوق ما میتوانیم باورهای اصلی خودمان که در ضمیر ناخودآگاه ما جا گرفته‌اند را استخراج کنیم. فقط کافی است که چند روز به نوشتن پاسخ این سوالات ادامه دهیم پس از آن جوابهای خودمان به سوال ۳ را مورد تجزیه تحلیل تحلیل قرار دهیم. چه باوری دائماً در پاسخ به این سوال تکرار شده است؟ چه باوری باعث بروز احساسات خیلی عمیق بدی شده است؟ آنها را استخراج کنید و یادداشت کنید. کافی است این کار را به مدت یک ماه ادامه دهید. در این جا شما ممکن است به یک سری باورهای مثبت و یکسری باورهای منفی برخورد کنید. کاری که باید انجام دهیم این است که باورهای مثبت خودمان را تقویت کنیم و باورهای منفی را با باورهای بهتر جایگزین کنیم.

این کار باعث می شود که شما به احساسات و رفتار خودتان آگاهی عمیقی پیدا کنید و بتوانید روی آنها تسلط پیدا کنید. چرا که وقتی ما دلیل بروز احساس بد خود یا رفتار بد خود را بدانیم راحت تر می توانیم آن را کنترل کنیم. اتفاق دیگری که در هنگام پاسخ دادن به این سوالات می افتد این است که ناخودآگاه هوش هیجانی شما افزایش می یابد و می توانید راحت تر رفتار و احساسات اطرافیان خود را درک کرده و روابط بهتری را برقرار کنید. اتفاق سومی که می‌افتد این است که شما باورهای محدود کننده و اصلی خود را بیرون می کشید و میتوانید با جایگزین کردن آنها با باورهای درست تغییر های عمده ای را در  احساسات خود، رفتار خود و نهایتاً در زندگی خود باعث شوید.

یک اتفاق جالب دیگری هم که در این تمرین ممکن است برای ما بیفتد این است که شاید تا قبل از این هنگامی که به ما احساس بدی دست می‌ داد یا رفتار بدی از ما سر می زد آن را تقصیر این و آن، شرایط و موقعیت و غیره می‌ انداختیم؛ اما بعد از نوشتن پاسخ به این سوال ها متوجه می شویم که در اکثر موارد احساسات بعد یا رفتار بدی که از ما سر میزند و بعد از آن تصمیمات بدی که می گیریم و ضررهایی که به جسم، روح، ثروت، روابط و به طور کلی به زندگی خود می زنیم همه و همه از خود ما و درون ما نشأت می‌گیرند و این اتفاق خیلی خوبی است که یک انسان بتواند مسئولیت تمامی احساسات و رفتارهای خود را به عهده بگیرد. این یعنی شروع راه موفقیت. برای مثال فرض بگیرید در کسب و کارتان شما امروز احساس خیلی بدی دارید و به یکی از مشتری های خود پرخاش می کنید.

جواب سوال یک: به یک مشتری پرخاش کردم و عصبانی هستم.

جواب سوال دو: الان باید فکر کنیم ببینیم که چه اتفاقی باعث شد که من این رفتار را داشته باشم و چنین احساس بدی داشته باشم. می رسیم به این پاسخ که به خاطر این است که یک ساعت پیش یکی از طلبکارها به من زنگ زده و من را تهدید کرده که چکم  را برگشت می کند و ۲ ساعت پیش هم یکی از طرف کارها با داد و فریاد مطالبه طلبش را نموده است. پس احتمالاً رویدادی که ما را به هم ریخته است و باعث احساس بد و رفتار بد شده طلبکار ها بودند.

حال باید راجع به جواب سوال ۳ فکر کنیم چه چیز باعث میشود که مردم همیشه از من طلبکار باشند و از آن مهمتر چه چیز باعث می شود که آن ها با لحن بد و رفتار بد با من برخورد کنند؟ خوب که فکر می کنیم متوجه می شویم که یک باوری در ذهن ما وجود دارد و آن هم امروز و فردا کردن طلبکار هاست که ممکن است از زمان کودکی و نوجوانی با ما همراه باشد، یا خدای ناکرده  شاید به بعضی از آنها دروغ گفته ام؛ یا ممکن است باوری وجود داشته باشد که من اول وجوه وصولی خودم را صرف خرج زندگی خودم می کنم و بعد اگر چیزی باقی ماند به طلبکاران پرداخت خواهم کرد. هر کدام از این باورها ممکن است باعث بروز چنین رفتاری شده باشد.

در وهله اول ممکن است به این موضوع فکر کنیم که چقدر ما بدشانس هستیم که طلبکاران مان اینطور با ما رفتار می کند یا ممکن است فکر کنیم که چقدر بازار خراب شده است که طلبکاران ما این چنین با ما برخورد می کنند اما واقعیت این است که باورهای خودمان  باعث بروز چنین اتفاقی شده است.

حالا کاری که باید بکنیم این است که سعی کنیم این باور را اصلاح کنیم. در دوره “طراحی زیبای زندگی من” کاری که انجام می دهیم در ۴ جلسه ۲ ساعته ابتدا باورهای محدود کننده شما را کشف می کنیم و در جلسات آخر راهکارهایی با تکنیکهای بسیار ساده برای تغییر این باور ها ارائه می دهیم  به همین راحتی می توانیم زندگی خود را طراحی کنیم؛ به زیبایی هرچه تمام تر.